کد خبر : 1282
زمان انتشار : 1403/10/26 |
ضرورت مدیریت تحول‌آفرین و خلاق در مازندران
عشرت کراری

ضرورت مدیریت تحول‌آفرین و خلاق در مازندران

چرا با وجود این تعداد نیروی انسانی پرشمار که حقوق‌بگیر دولت هستند و در این‌همه جلسه و همایش‌های کم‌اثر شرکت می‌کنند؛ اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم به‌عنوان جامعه هدف، تکان که نمی‌خورد هیچ؛ بلکه روز‌به‌روز بیشتر در معرض شکنندگی قرار دارد؟

به گزارش تفکر،  این گفتار با پرسشی آغاز می‌شود که پاسخش، می‌تواند پایانی بر یک بحران مدیریتی باشد. 

چرا با وجود این تعداد نیروی انسانی پرشمار که حقوق‌بگیر دولت هستند و در این‌همه جلسه و همایش‌های کم‌اثر شرکت می‌کنند؛ اوضاع اجتماعی مردم به‌عنوان جامعه هدف، تکان که نمی‌خورد هیچ؛ بلکه روز‌به‌روز بیشتر در معرض شکنندگی قرار دارد؟

نمی‌توانیم از توسعه استانی مانند مازندران حرف بزنیم در حالی‌که همچنان پاهای‌مان در قیر عادتِ کهنگی گیر کرده است‌.

■مازندرانِ به‌شدت برخوردار 

مازندران به جهاتی چند، شایسته تدارک بهترین امکانات برای مردمانش است؛
بیش از ۹۰ درصد خاویار جهان (این گران‌ترین خوراکی دنیا) از کجا تامین می‌شود؟ از دریای مازندران!
نیمی از برنج کشور از کجا تامین می‌شود؟ از مازندران!
بیش از ۵۰ درصد مرکبات کشور از کجا تامین می‌شود؟ بله از مازندران! 
همه این‌ها به‌علاوه چای، کیوی، گل نرگس، زعفران، گیاهان دارویی و غیره تنها بخش کوچکی از کشاورزی و صنایع غذایی مازندران است که می‌توانست آن را به بهشت برخوردارِ مردمانش تبدیل کند اما تاکنون آورده چندانی برایشان نداشته است.

به این‌ها ورزش را اضافه کنیم که جویبار پایتخت کشتی کشور است؛ بخش درمان را اضافه کنیم که بابل قطب پزشکی کشور به‌شمار می‌رود؛ فرهنگ و ادبیات را بیفزاییم که نور خاستگاه پدر شعر نوی فارسی_نیمای بزرگ_ است و ...

■رتبه اول گردشگری کشور 

استان مازندران با داشتن شهرهایی مانند رامسر، شیرگاه، بابلسر و ... مقصد اول گردشگران محسوب می‌شود. بیایید با نگاهی به آمار ببینیم دستاورد این بخش در تحول استان چقدر بوده است...

بنادر مهم، کشتیرانی، خطوط راه‌آهن سراسری و فرودگاه‌های چندگانه، همه اینها امتیاز و اعتبار مازندران‌اند، پس چرا آن اتفاق مهم نمی‌افتد؟

■علت توسعه‌نیافتگی مازندران

باید اعتراف کرد این استان از هر حیث بی‌نظیر است؛ پس علت عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی را باید در رویه مستهلک برخی مدیریت‌ها یا تفکر عقب‌مانده‌‌ی عده‌ای جستجو کرد که از این‌همه موهبت، نتوانستند یا نخواستند به نفع توسعه همه‌جانبه مازندران بهره ببرند.

هدف، مازندرانِ پیشرفته و توسعه‌یافته است؛ بنابراین عامل پراکندگی از چشم‌انداز روشن باید حذف شود؛ اتفاقی که سالیان سال، مازندران را از رسیدن به آن آرمان‌شهری که حقش به‌شمار می‌رود، بازداشته است.

ترسیم تایم‌لاین و پایبندی به اجرای آن جهت رسیدن به افق مطلوب، همان خلأای است که در جهان هوشمند امروز، موجب عقب‌ماندن مازندرانِ برخوردار از منابع انرژی شد.

■پایبندی در عمل به سند چشم‌انداز توسعه مازندران

بیش از ۳۰۰ دانشمند مازندرانی وقت و انرژی و پول صرف کرده‌اند تا سندی مهیا کنند که افق درخشان این سرزمینِ مغفول از حقوق حقیقی‌اش را ترسیم کند؛ پس کجاست آثار این سندها که هم‌اینک زباله، ابرچالش مازندران محسوب می‌شود؟

طلای کثیف، بلای جان مردم شده است اما باید به‌سرعت پیشنهادهای علمی و موفق دنیا، برای خروج از بن‌بست زباله در مازندران ما نیز اجرایی شود.

■اهمیت نیروی انسانی خلاق

رویکردهای نوین در جهان امروز و افزایش رقابت در همه‌چیز، به‌جایی رسیده که نیروی انسانی نوگرا و خلاق، از دیگر عوامل سازمانی همچون سرمایه و غیره، اولویت بسیار بالاتری دارد و خود، تعیین‌کننده اثرگذاری و چگونگی بهره‌برداری از عوامل مذکور می‌باشد.

به‌نظر می‌رسد مکانیزمی که مهارت مدیران جدید را به‌عنوان عضو موثر در بدنه برند مدیریتی استان تضمین کند، کمتر وجود دارد. 

شایستگی در رفتار، تخصص و رهبری‌کردن از الزامات وظایف شغلی و رویارویی با چالش‌های ساکن است؛ تا از نیروی انسانی بازتعریفی تحول‌آفرین نداشته باشیم، توفیق حاصل نخواهد شد.

مدیریت نوآور حالا و در اینجا ضرورتی است که با هیچ چیز موازی دیگری جایگزین نخواهد شد؛ 

مازندران باید از این قبای کهنه‌‌ی مدیریتِ گرفتار در چرخه‌ی عادت و تکرار، بیرون بیاید؛ در این صورت است که می‌تواند مفتخر به دستاوردهایی باشد که حاصل تزریق اندیشه‌ و تفکر نو، به‌اتکای خلاقیت نخبگان و کارشناسان سرشار از ذوق و علاقه است.

تحول زمانی میسر خواهد شد که ریسک تزریق خلاقیت را به بدنه ساختار بیمار مدیریتی بپذیریم.

مادامی‌که این روزمرگیِ فرساینده بر فرایند اداری سایه‌گسترده است و مدیران، تابع رسیدن به تقویم چشم‌اندازهایی که پیش‌تر برای توسعه مازندران تدوین شد نباشند‌، انتظار هیچ توسعه‌ای چه در طول و چه در عرض نمی‌توان داشت.

وقتی که راهبردها به سند تبدیل شد، حالا این سند است که باید اجرا شود؛ اتفاقی که همچنان که نگاهی به توسعه بلندمدت مازندران دارد، نیم‌نگاهی هم به معیشت روزمره‌ی مردم این دیار داشته باشد.

همواره مدیران رده‌های میانی و حتی بالاتر، مصاحبه می‌کنند که مازندران در جایگاه واقعی خودش قرار ندارد، از آنجا که مردم مازندران، چوب انفعال و درماندگی برخی مدیرانی را می‌خورند که قادر به اجرای تحول بنیادی در حوزه‌های کاری خود نیستند، لذا نارضایتی در هر دو طرف مردم و مسئولان موج می‌زند.

■دلزدگی مدیران، سمّ مهلک

بی‌انگیزگی و دل‌زدگی از کار در میان مدیران و کارکنان، سم مهلکی است که تاوان آن را نه یک سازمان که مستقیما مردم می‌دهند.

سوال بعدی اینجاست که تا چه حد در شکار استعداد و معرفی پدیده‌‌های مدیریتی خلاق، به جامعه‌ای که تشنه دسترسی به مدیران درست است، موفق بوده‌اید؟

مردم نباید شاهد مدیرانی خسته‌ با سخنرانی‌هایی ملال‌آور باشند؛ مازندران نباید قربانیِ عملکردِ مدیرانی باشد که تفکری فرسوده دارند.

■ناترازی مدیریت، مهم‌تر از ناترازی منابع

منابع آبی مازندران در دنیا کم‌نظیر است، اما در دسترسی به انرژی، ناترازی‌های بسیار گزارش شده؛ منبع این اشکال باید پیدا شود.

وقتی میلیون‌ها متر مکعب از آب‌های سطحی استان که تراز‌کننده انرژی است، فقط ۹ درصدش مهار می‌شود؛ یعنی عجز در مهار ۹۱ درصد دیگر ! 
یعنی ضرورت با قید فوریت برای ایجاد تحول در سیستمی که عاجز است از به‌کارگیری راه‌حل‌های خلاقانه.

آلودگی هوای این روزها و غبارآلود و تار بودن هوای شهرهای پاک مازندران، اگر زنگ‌های خطر تهدید جدی سلامت مردم را زیر گوش مدیران به صدا در نیاورده است باید نگران شد. 

نمی‌شود که همزمان بهترین منابع انرژی در دسترس مازندران باشد اما همچنان مازوت‌سوزی نفس مردم را به‌شماره بیاندازد!

سطح عملکردی پایین که موجب شده است به‌کرات اعتبارها برگشت بخورند و مدیران ناکارآمد موفق به تعریف و اجرای برنامه‌ای مناسب برای جامعه هدف خود نباشند موجب افسوس است.

مبادا در پوشش استفاده از جوانان و بانوان، مدیران منفعلی به‌کارگیری شوند که تنها به‌شکل روتین جلسه پشت جلسه و بازدید پشت بازدید دارند! مازندران نیاز به تحرک مدیرانی دارد که با تفکر نو و خلاق می‌خواهند جهاد کنند.

■لزوم مدیریت تحول‌خواه

اینها را گفتیم و نوشتیم تا برسیم به لزوم مدیریت تحول‌خواه و تحول‌آفرین در استانی با بی‌شمار فرصت‌های طلایی، که به همین شماره مشکلات در سطوح مختلف اجتماعی و اقتصادی دارد.

نگاهی به نرخ فارغ‌التحصیلان مازندرانی از دانشگاه‌های درجه‌یک کشور، تمرکز تیزبینانه دولت‌مردانی را می‌طلبد تا به‌جای بهره‌گیری صرف از سیاسیون، به عصاره خلاقیت نخبگان اجتماعی نیز فرصت جولان دهند.

تصمیم‌گیری‌های کلان و مبتنی بر شعور اجتماعی نباید جای خود را به تصمیم‌‌گیری‌های هیجانی و بده‌بستان‌های حزبی بدهد؛ اینجاست که باید دید تصمیم‌سازان، نظر خُبره‌ها و مدقّقان را جهت تنفیذ منافع جامعه می‌بینند یا خیر.

برای گشایش در تنگناهای توسعه باید به اهلش، فرصت تردد در آزادراه‌های اندیشه را داد؛ تا این بستر مهیا نشود، امید هیچ پیشرفتی نیست.

دور باد در دولتی که با شعار وفاق و همدلی پا به عرصه گذاشته است، همچنان افرادی وجود داشته باشند که برای حفظ موقعیت خود، منافع مردم را فدا کنند؛ که اگر چنین باشد بی‌درنگ باید به واپس‌گرایی تن داد.

■فراخوان، مطالعه، جذب

داستان کم‌فروشی و کم‌کاری، با تاسف دامن مدیریت و پارلمان‌های شهری استان را هم گرفته؛ به‌گونه‌ای که مجادله‌ها و منافع شخصی نفوذ می‌کند به مسائل جمعی و سرانجام مردم فدای این کشمکش‌ها می‌شوند.

باید مردم را و سرمایه‌هایشان را به بازی راه دهید؛ به‌روز کردن و نوآوری، نیازمند کسب اطلاعات مفید در زمینه‌های مختلف است؛ زیرساخت‌ها، روساخت‌ها و تمام این مباحث، خلاصه در جذبِ نوآورانه است.

فراخوان بدهید و در جلسه با خود مردم از قشر خلاق و دانایش، شرکت کنید؛ مادامی‌که جلسه‌های‌تان صرفاً با خودتان باشد، شاهد استمرار این فرایند کهنه و ضد توسعه خواهیم بود. 

پس دروازه‌های توسعه را به روی افکار بلندپروازانه و خلاقانه بگشایید؛ توسعه پایدار جز با مشارکت بسیار گسترده‌ی اقشار مردم، هرگز محقق نخواهد شد.


■■و کلام آخر خطاب به استاندار مازندران دکتر یونسی

شاید شما به‌عنوان یک فرد فوق‌تخصص بیش از دیگران مورد خطاب این عریضه باشید!

در شرایط امروز کشور، ریشه همه این ناترازی‌ها در ناتوانی از بهره‌گیری افراد متخصص و دانا در مصادر مهم مدیریتی استان، متناسب با فرصت‌های فوق‌العاده این جغرافیای بی‌نظیر خدادادی و طبیعی است.

انتظار از شما که جزو نخبگان تحصیلی و متخصص هستید این‌است که حصارهای باندی، جناحی و سیاست‌زدگی را فرو ریزید و زمینه‌ی ورود عناصر پاک‌دست، متخصص، تحول‌خواه، آشنا به روش حل مسأله و مردم‌مدار را به مصادر مهم استان، هموار کنید.

 زمان بسیار کوتاه است و تاثیر رفتار شما بر مردم و قضاوت آنها بر عملکرد شما در این مسند مهم، بسیار نزدیک. 

لینک کپی شد
ارسال نظرات
یادداشت