به گزارش تفکر، در نخستین خبر «مهدی یونسی رستمی» در مقام رییس شورای آموزش و پرورش استان مازندران بهخاطر مدارس فرسوده از مردم و دانشآموزان عذرخواهی کرد و در دومین خبر نیز «علی بابایی کارنامی» در نشست هماندیشی بازنشستگان استان مازندران در مشهد از آنان پوزش خواست.
البته اینکه یک مدیر یا یک نماینده از شهروندان بهخاطر مشکلاتی که حلناشده باقی مانده است و فشار آن بر روی زندگی و روان مردم هر لحظه احساس میشود، عذرخواهی کند، یک فضیلت اخلاقی و از اخلاقِ مدیران است و لازم است از این دو مسئول قدردانی کنیم که مانند برخی همقطاران خود، مشکل را انکار نکردند.
نکته مهمی که درخصوص این دو عذرخواهی میتوان گفت این است که هر دو مسئول، درخصوص حل مشکل، دست خود را به علامت تسلیم بالا گرفتند و این بارِ منفی دارد.
استاندار مازندران در جلسه شورای آموزش و پرورش بر وجود یکهزار و سیصد و پنجاه مدرسه تخریبی که نیاز به بهسازی یا نوسازی دارند، تأکید کرد اما نگفت که قرار است در چه بازه زمانی و با کدام اعتبار، این مدارس مرمت یا بازسازی شوند.
«مهدی یونسی رستمی» همچنین در این جلسه که با حضور اعضای مجمع خیّرین مدرسهساز مازندران برگزار شده بود، از خیّرین نیکاندیش خواست که با مشارکت خود، مشکل را حل کنند، مگر توان خیّرین مدرسهساز چقدر است که بتوانند این تعداد مدرسه در استان مازندران را ترمیم کنند یا از نو بسازند ؟
«علی بابایی کارنامی» نیز در سخنان خود در جمع بازنشستگان شریفی که در شمار حداقلیبگیران کشور هستند و شرایط جسمی و سنی به آنان اجازه فعالیت جدید اقتصادی و کسب درآمد بیشتر را نمیدهد، از آنان عذرخواهی کرد اما به ناترازی صندوقهای بازنشستگی اشاره و تلویحاً تأکید کرد دستش بالا است و کاری از دستش ساخته نیست.
نماینده مردم ساری و میاندورود همچنین به بیمار بودن اقتصاد کشور اشاره کرد و گفت: امروز درآمد کمتر از 30 میلیون تومان در ماه، زیر خط فقر محسوب میشود اما از بازنشستگان خواست بهخاطر دریافت حقوقی در حد نصف خط فقر، اعتراض نکنند و نجابت بوَرزَند.
اگر بخواهیم این دو عذرخواهی را به زبان خودمانی، ترجمه کنیم باید بگوییم این دو عذرخواهی به بیان ساده یعنی «همینه که هست !».
دو مسئول ارشد استانی تنها به دو مشکل عمیق زندگی روزانه ما اشاره کردند و عذرخواستند اما با این عذرخواهی خواستند به ما نوعی حس شرم و آزرم بدهند تا تحمل کنیم و یقین پیدا کنیم که مشکل مدارس فرسوده و ناترازی در درآمد و هزینه بازنشستگان، در کوتاهمدت درمانی ندارد هرچند برای بلندمدت نیز هیچ کدام از نمایندگان و مدیران برنامهای ندارند.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟