
یادداشت «تفکر» درخصوص حضور تماشاچیان زن در بازی فوتبال «نساجی مازندران» و «آلومینیوم اراک»؛
سههیچ به نفع «زنان وطنی»
پایان این بازی با ناکامی تیم میزبان رقم خورد اما زنان و دخترانی که در ورزشگاه شهید وطنی حضور داشتند، چنان تشویقی از تیم محبوب خود کردند که تاریخ گواهی خواهد داد این بازی سه هیچ به نفع تماشاچیان به پایان رسید، زنانی که بعضاً فرزندان خود را نیز آورده بودند.
به گزارش تفکر، زنان موجودات عجیبی هستند، وقتی میخندند، گویا جهان میخندد، وقتی گریه میکنند حس میکنی سوگ سیاووشان است یا رستم -قهرمان اسطورهای شاهنامه-، پیکر بیجانِ سهراب جوان را در کوچه و خیابانهای شهر بر سرِ خود میبرد و به پهنای صورت مویه میکند و حس میکنی آفتاب دیگر نخواهد تابید.
روز گذشته و برای نخستین بار تنها تماشاچیان زن در بازی فوتبال «نساجی مازندران» و «آلومینیوم اراک» در ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر حاضر شدند و سرکار خانم «امالبنین محمدی» مدیرکل دفتر امور بانوان استانداری مازندران و برخی از مدیران استانی و شهرستانی چون «بریمانی» مدیرکل ورزش و جوانان استان و «قربانی» فرماندار قائمشهر در این حضور تاریخی، زنان و دختران جوان را همراهی کرده بود.
پایان این بازی با ناکامی تیم میزبان رقم خورد اما زنان و دختران حاضر در ورزشگاه، چنان تشویقی از تیم محبوب خود کردند که تاریخ گواهی خواهد داد این بازی سه هیچ به نفع تماشاچیان به پایان رسید، زنانی که بعضاً فرزندان خود را نیز در یک روز بارانی و سرد با خود به ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر آورده بودند.
در پایان این بازی بسیارانی از حضور و تشویق زنان چنان به وجد آمده بودند که ناکامی تیم محبوبشان از خاطرشان زدوده شد.
احتمالاً مسئولان و تصمیمسازان هم دریافتند که بازی فوتبالی که تماشاچی زن داشته باشد، هیجان و حرارت بیشتری خواهد داشت چون دختران و زنان حتی حضورشان در ورزشگاه و تشویق آنان از تیم محبوبشان نیز متفاوت و متمایز است.
***عکس از «حسن مقدسی» سایت خزرنما

آورده مهاجران برای استان چیست ؟
نماینده مردم بابل در مجلس شورای اسلامی، امروز -چهارشنبه- همزمان با بازدید از چند طرح نیمهتمام شهرستان گفت: آمارهای موجود نشان از روند افزایشی مهاجرت از استانهای مختلف به این خطه از شمال دارد، مهاجرانی که عموماً افراد بازنشسته و بالای 60 سال هستند.

دبستان یا آرامستان؟
برخی از شهروندان محمودآباد به دلیل باورهای مذهبی خود، وصیت میکنند پس از مرگ پیکر آنان را در محوطه امامزاده قاسم طواف دهند و دانشآموزان ابتدایی و متوسطه اول یعنی کودکان و نوجوانانی که شاید درک درستی از مفهوم مرگ ندارند، در این مکان هر روز شاهد تشییعجنازه و صحنههای گریه و زاری و بیقراری بازماندگان هستند که بر روحیه آنان نیز آثاری وحشتناک دارد.

آینده مبهم نیمهتمامها
روشن است که سرنوشت پروژههای نیمهتمام به مولدسازی گره خورده چون کیسه دولت خالی است اما نگاهی به پیشینه اجرای مولدسازی در مازندران نشان میدهد این فرایند به کندی و گاه با کارشکنی مدیران دستگاههای اجرایی همراه بوده است.
