توصیههای «تفکر» برای پیشگیری از مسمومیت با گاز مونواکسیدکربن با توجه به فرارسیدن سرمای زمستان؛
برای مهار «قاتل خاموش» چه کنیم ؟
با توجه به به راه افتادن موج سرما در شهرها و روستاهای مختلف استان مازندران بهویژه ارتفاعات و مناطق کوهستانی، شهروندان لازم است برخی توصیههای ساده را جدی بگیرند تا دچار خفگی براثر گاز منواکسید کربن که به قاتل خاموش مشهور است، نشوند.
به گزارش تفکر، اگر نیاز به اضافه کردن وسیله گرمایشی در منزل دارید (بهویژه در مناطق ییلاقی و روستایی)، حتماَ نصب آن توسط افراد باتجربه انجام شود ضمناً از مسیرهای خروجی و تخلیه گازهای سمی مطمئن شوید.
شعله وسایل گازسوز باید به رنگ آبی باشد. رنگهای زرد و نارنجی یعنی گاز به صورت ناقص در حال سوختن است و گاز مونوکسید کربن تولید میکند.
استفاده از اجاق آشپزخانه، ذغال و چوب جهت گرمایش محیط مسکونی بسیار خطرناک است.
علائم مسمومیت با گاز منوکسید کربن سردرد، سرگیجه، تهوع، استفراغ، سوزش چشم، کاهش سطح هوشیاری، تشنج و کما است که در نهایت میتواند به مرگ منجر شود.
در صورت وقوع گازگرفتگی و مشاهده علائم آن فوراً در و پنجره را باز و فرد مسموم را از محیط خارج کنید و به فضای آزاد ببرید و همچنین با اورژانس ۱۱۵ تماس بگیرید تا ضمن مشاوره تلفنی در صورت نیاز آمبولانس اعزام شود.
با استفاده از حوله یا ملحفه، گاز را از طریق در و پنجرهها خارج و هوای سالم را جایگزین کنید.
نکته آخر خطاب به رانندگان خودروهای سنگین است که در مسیرهای طولانی تردد میکنند یا ناچار به خاموش کردن وسیله نقلیه خود کنار جاده و استراحت در داخل خودرو هستد، چه در بیداری و در حال رانندگی و چه قبل از خواب، هرگز اقدام به روشن کردم پیکنیک یا وسایل گرمایشی مشابه در کابین نکنند و حتماً برای گرمای داخل کابین، از سیستمهای امن و استاندارد استفاده کنند.
بهخاطر داشته باشید با رعایت همین چند توصیه ساده، میتوانید به عمر خود و نزدیکان خود تا چندین سال اضافه کنید.
فردا، روشنتر از امروز خواهد بود
یلدا یعنی مکث. یعنی برای چند ساعت، دویدنهای روزمره را کنار بگذاریم و فقط «باشیم». کنار خانواده، کنار دوستان، کنار آدمهایی که حضورشان، حتی بیحرف، دل را آرام میکند. این شب به ما یاد میدهد که گرما همیشه از آتش نمیآید؛ گاهی یک نگاه، یک لبخند، یا یک خاطرهی مشترک، از هر بخاریای گرمتر است.
چیزی بیش از حسرت
در بررسی و تحقیق میدانی از بازار میوه، آجیل و شیرینی، به قیمتهایی بسیار گران رسیدیم که خارج از دسترس بسیاری از خانوارها قرار دارد؛ پس بیم آن میرود که شهروندان بسیاری، نتوانند چیزی به جز آه و حسرت، به خانه ببرند و همین انگیزه آنان را برای دورهمی یلدایی میکُشد؛ یلدایی که برای خانواده ایرانی، بسیار دور از خورشید رقم خواهد خورد.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟