یادداشت رسیده به «تفکر» بهمناسبت ۱۵ مهر -روز ملی روستا- خطاب به اعضای شورا و دهیاران؛
نگاه مدرن به مدیریتِ روستاها
متاسفانه اداره امور روستاها فاقد راهبرد، برنامه مدون و خط مشی مشخص است و کارها بهطور سنتی پیش میرود و به همین دلیل است که مشکلات انباشته میشود و منابعی که در اختیار دارند اثربخشی و کارآیی لازم را ندارد.
به گزارش تفکر، حکمرانی در عصر مدرن الزامات حرفهای، تخصصی و عالمانه دارد حتی برای کوچکترین نهاد اجتماعی از خانواده گرفته تا یک روستای بیست خانواره و همچنین روستای بزرگ با جمعیت بالا !
متاسفانه اداره امور روستاها فاقد راهبرد، برنامه مدون و خط مشی مشخص است و کارها بهطور سنتی پیش میرود و به همین دلیل است که مشکلات انباشته میشود و منابعی که در اختیار دارند اثربخشی و کارآیی لازم را ندارد.
اداره امور روستا بهعنوان کوچکترین عضو تقسیمات کشوری نیازمند برنامه و حکمرانی معطوف به اسناد بالادستی است تا به سمت توسعه پایدار یا پیشرفت و تعالی رهنمون شود.
اعضای شوراهای روستا و دهیاران باید با مشورت کارشناسان محلی متناسب با ظرفیتها، مزیتها، چالشها و مقتضیات روستای خود سه برنامه جامع کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، طراحی و تدوین نمایند.
فرمانداریها و بخشداریها با همکاری سایر دستگاههای اجرایی و برگزاری دورههای آموزشی، ارائه الگوها و مشوقهای انگیزشی، روندهای سنتی مدیریت و اداره امور روستا را از نهاد بودجهبر و ایستا به کانون مشارکتافزا و حرکتبخش تغییر دهند.
مجموعه مسائل اجتماعی، اقتصادی و تولیدی، فرهنگی و آموزشی، عمرانی، بهداشتی، زیستمحیطی، رفاهی، ورزشی منابع و مصارف یک روستا باید در چارچوب یک سند منسجم با عنوان «برنامه روستای من» مکتوب، تصویب و اجرایی شود تا شاهد پیشرفت و آبادانی روستای باشیم.
تشکیل «شورای عمران و توسعه روستاها» با حضور جوانان و زنان و با هدف عبور از مدیریت سنتی؛ اتاق فکر توسعه و تعالی روستاها و از الزامات حکمرانی مطلوب محلی است.
** ایرج نیازآذری؛ روزنامهنگار و فعال فرهنگی و اجتماعی
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟