یادداشت «تفکر» درخصوص اذعان رییس ستادکل ارتش رژیم صهیونیستی مبنی بر توان بالای تخریب موشکهای جدید ایران؛
فکر میکردیم دو هفتهای تمام شود !
سران رژیم صهیونیستی در شرایطی اقدام به حمله به خاک ایران کردند که خود بهتر از هر کسی میدانند کشورشان در برابر جنگهای طولانی و فرسایشی، شانس پیروزی ندارد و امروز تازه متوجه خطای محاسباتی خود در مورد جنگی شدند که تصور میکردند دوهفتهای تمام خواهد شد.
ارتش اسراییل، ارتش ضعیفی نیست به این دلیل که تقریباً تمام لجستیک خود را بهطور رایگان از غرب و در صدر همه آمریکا میگیرد و آموزش نیروی انسانی این ارتش هم به دست قدرتهای بزرگ است، اما نقاط ضعف و حفرههایی دارد که همواره سران این کشور را از افتادن در دام جنگهای طولانی و فرسایشی دور نگاه میداشت.
یکی از افتخارات ارتش اسراییل که همواره در مطبوعات این کشور طرح میشود جنگ اعراب با رژیم صهیونیستی در سال 1345 است که موفق شدند تنها در شش روز ارتش چند کشور عربی را همزمان شکست دهند، پیروزیای که در سایهی حمایت نیروهای نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه رقم خورد و چندان جای افتخار ندارد.
سران این رژیم روشن نیست بر اساس چه معادلات و محاسباتی تصور کردند میتوانند جمهوری اسلامی ایران را نیز ظرف دو هفته شکست دهند و به سیاههی جنایات خود بیفزایند، کشوری که در طول هشت سال جنگ تحمیلی، توان عملیاتی خود را توسعه داد و همچنین با تکیه بر دانش بومی موفق شد در جنگهای مدرن و ساخت موشکها و پهپادهای تهاجمی نیز صاحب رتبه شود.
اسراییل بامداد جمعه 23 خرداد تجاوز خود به خاک و حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران را با حمله به مناطق مسکونی، شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و شهروندان غیرنظامی آغاز کرد و به زیرساختهای نظامی حمله کرد و چند بیمارستان را نیز هدف گرفت.
اقدام تلآویو برابر منشور دوم سازمان ملل متحد، تجاوز آشکار به کشوری است که این منشور را امضا کرده است و باید در مجامع جهانی محکوم شود اما آنچه که موضوع این نوشتار است اعتراف بزرگان ارتش اسراییل در خصوص دفاع مقتدرانه تهران است که گویا سرِ توقف ندارد.
ایران مانند عملیات وعده صادق یک و دو اقدام به حملات محدود و تکنوبته نکرد و جنگ را شبانهروز ادامه داد تا امروز که در آستانه روز دهم هستیم.
همچنین تهران حملات خود را با موشکهای قدیمیتر در کمیّتِ بالا آغاز کرد و به موشک هایپرسونیک فتاح رسید که هم توان تخریب بالایی دارد و هم از قابلیت ویژهای در فرار از سامانههای ضد موشک برخوردار است و عکسها و فیلمهایی که در منابع خبری معتبر منتشر و تحلیلهایی که در این زمینه تحریر میشود، بهخوبی گویا است که اسراییل خیلی دیر متوجه شد وارد چه مارپیچ خطرناکی شد.
ساعاتی قبل یکی از فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی با اشاره به تصاویر آخرالزمانی در تلآویو و حیفا در شبکه اکس نوشت: «به این عکسها که نگاه میکنم، دوست دارم فکر کنم این تصاویر مربوط به غزه، خانیونس و بیتحانون است.»
همچنین رییس ستاد کل ارتش اسراییل نیز به روزنامه «یدیعوت آحارنوت» گفت: «ما تصور میکردیم این جنگ طی دو هفته به پایان میرسد ولی طول میکشد و باید برای روزهای دشواری خود را آماده کنیم.»
این عاقبت رژیمی است که نسنجیده و نفهمیده به کشوری که از نظر سرزمینی دهها برابر اسراییل وسعت دارد و در تاریخ 46 ساله خود هرگز به خاک کشوری حمله نکرد اما متجاوزان را از عمل خود پشیمان کرد.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟