یادداشت رسیده به «تفکر» در پیوند با تلاش ارزشمند دستگاهها و بخشهای کشیکها در روزهای خاص سال؛
شِما همهی خِنا بدون !
هریک از ما شهروندان برای برخی روزهای سال برنامه مشخصی داریم چه مناسبت مذهبی باشد مثل ایام تاسوعا و عاشورا و شبهای احیا یا اعیاد باشد و روزهای خاص مثل زمان «سال تحویل» و «سیزده بهدر» که بهصورت خانوادگی یا شخصی از این فرصتها بهرهمند میشویم اما دستگاهها و بخشهایی هستند که در این روزهای خاص سال نمیتوانندکنار خانواده خود باشند چون کشیک هستند.
به گزارش تفکر، لذت کنار هم بودن در شادیها و ضرورت با هم بودن در مصیبتها را حتماً در زندگیمان تجربه کردهایم اما برخی افراد هستند که به اعتبار شغلشان در همین روزهای خاص سال نیز وظیفه دارند در محل کارشان شیفت یا به اصطلاح کشیک باشند و علیرغم حقوق و مزایای کم، همواره برای سفر و مهمانی رفتن یا انجام کارهای شخصی در محدودیت سازمانی هستند.
مشاغلی مثل کادر درمان و پرستاران، نیروهای امدادی و شرکتهای خدماتی، پرسنل حراست، کارمندان صدا و سیما، مهندسان و کارکنان نیروگاهها، کادر پرواز، کارخانجات، نیروهای نظامی و انتظامی و حتی تلاشگران بخش خصوصی و عمومی مثل نانواییها، هتل و رستوران، شبکه حمل و نقل و بسیاری از مشاغل دیگر که امر خدمترسانی به مردم را در روزهای تعطیل و خاص به عهده دارند.
این مطلب را به این خاطر نوشتم تا یک خدا قوت مخصوص گفته باشم به این عزیزان خدوم و مهرآفرین که بهدور از خانواده و در روزهای خاص مشغول خدمت هستند و بهعنوان یک شهروند خدمتگیرنده از یکایکشان تشکر و قدردانی کرده باشم و ضمن تبریک و شادباش عید نوروز و فطر به همه این نور چشمان بگویم:
شمه خسته تنه بلاره، شمه وجود سلامت باشه، شما همه خنابدون.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟