به گزارش تفکر، سرهنگ سامع خورشاد در تشریح این خبر بیان کرد: از آنجایی که خشکبار قاچاق، بدون رعایت مقررات گمرکی و استانداردهای بهداشتی مربوطه وارد کشور شده و علاوه بر خروج ارز، سلامت مصرفکنندگان را به خطر میاندازد، لذا در روزهای منتهی به عید نوروز برخورد با اینگونه جرایم مورد توجه پلیس امنیت اقتصادی استان بوده است.
وی افزود: پس از رصد فنی و اطلاعاتی کارشناسان اداره اطلاعات و عملیات پلیس امنیت اقتصادی مشخص شد افرادی از مبدا کشورهای حوزه خلیج فارس با لنج باری اقدام به قاچاق کالا از طریق بنادر ملوانی در استانهای جنوبی کشور نموده و پس از آن با خودروهای شوتی و باری به استان مازندران انتقال میدهند.
رییس پلیس امنیت اقتصادی استان مازندران تصریح کرد: نظر به اهمیت موضوع، مأموران موفق شدند یک دستگاه خودروی سمند شوتی که به صورت گسترده و مستمر در امر حمل، تهیه و توزیع کالای قاچاق البسه و خشکبار از جنوب کشور به استانهای شمالی فعالیت داشت را شناسایی کنند.
وی با بیان اینکه خودرو در مسیر قائمشهر به ساری رؤیت و پس از تعقیب مراقبت به سمت منزل شخصی در ساری متوقف شد، خاطر نشان کرد: مأموران در بازرسی از خودرو و منزل متهم، مقدار ۶۰۰ کیلو انواع خشکبار قاچاق و ۱۰۰ ثوب پوشاک قاچاق به ارزش ۵ میلیارد ریال کشف کنند.
سرهنگ خورشاد با اشاره به اینکه متهم نیز پس از دستگیری با تشکیل پرونده به مرجع قضائی معرفی شد، تاکید کرد: پلیس مقابله با قاچاق کالا و ارز و مبارزه با قاچاقچیان را بهصورت ویژه در دستور کار قرار داده و از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.

عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟