به گزارش تفکر، حسینعلی محمدی امروز یکشنبه در حاشیه نشست مدیریت بحران استانداری مازندران با اشاره به بازدید از محدوده رانشی گلوگاه به شیخ موسی در سماکوش بندپی شرقی بابل، گفت: حجم رانش در این محور بسیار بالا بوده است.
وی با بیان اینکه باید بحث هدایت آب سطحی در این محور اتفاق بیفتد، افزود: عوامل مختلفی در رانش نقش داشتند و شدت بارشهای اخیر نیز بر این رانش نقش داشته است.
مدیرکل مدیریت بحران مازندران بیان کرد: باوجود اینکه این محدوده مشکل رانش در این جاده ارتباطی با مصالحریزی برطرف شد، کل جاده زیر و رو شد.
محمدی تصریح کرد: طی بررسی انجام شده و بازدیدی که از این مسیر داشتیم مقرر شد حل مشکل به قید فوریت در دستور کار دستگاههای متولی قرار گیرد.
مدیرکل مدیریت بحران مازندران با اعلام اینکه مشکل رانش به طول ۷۵ متر در این مسیر ارتباطی اتفاق افتاد، تصریح کرد: درست است این منطقه استعداد لغزش را داشته اما رهاسازی آب و شدت بارش تاثیر مستقیم داشته است.
محمدی خاطرنشان کرد: بهواسطه رانش، راه ارتباطی ۷۵ روستای بالادست قطع شده که حل این مشکل به قید فوریت در دستور کار است.
گفتنی است رانشهای چند باره زمین در جوار جادههای جنوبی بابل در منطقه شیخ موسی در بخش بندپی شرقی این شهرستان به یک چالش فراگیر برای همه فصلها تبدیل شده که ضمن قطع راه ارتباطی روستاها هزینههای سنگینی را برای مرمت و بازسازی برجا میگذارد. بارشهای سنگین برف و باران در هفته جاری زمینهای برای رانش جاده فیروزجاه به شیخ موسی بابل شد که این رانش راه ارتباطی چند روستا را قطع کرد.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟