هشدار اورژانس مازندران؛
قاتل خاموش در کمین است
با بارش برف و باران و موج سرمای شدید که همه استان مازندران را در خود گرفت: نگرانی از مرگ بر اثر استنشاق گاز منواکسیدکربن هم بالا گرفته و دو تن نیز در آمل جان خود را از دست دادند و اورژانس مازندران نیز به شهروندان استان هشدار داد که مراقب قاتل خاموش باشند.
به گزارش تفکر، کارشناسان و پزشکان از مسمومیت با گاز منواکسید کربن بهعنوان یکی از مسمومیتهای خطرناک نام میبرند که در نتیجه آن فرد بدون این که خود متوجه باشد، در سکوت به کام مرگ کشیده میشود.
گاز منواکسیدکربن که نام قاتل خاموش را به آن دادهاند در اتاقهای کوچک کارگری، خوابگاههای دانشجویی، اماکنی که هوا در آن جریان ندارد و در فضاهایی که خروجی بخاری و شومینه نشتی دارد، قربانیان خود را انتخاب میکند.
این مسمومیت بهوسیله انواع وسایل گازسوز ازجمله بخاری، آبگرمکن، پیکنیک و حتی زغال ایجاد میشود، اغلب در زمستان رخ میدهد
زکریا اشکپور سخنگوی اورژانس مازندران ضمن هشدار نسبت به مرگ خاموش، گفت: مسمومیت با منوکسید کربن یا گازگرفتگی، مسمومیتی است که بهدلیل تنفس گاز خطرناک، بیرنگ و بیبوی منوکسید کربن یا co ایجاد میشود.
سخنگوی اورژانس مازندران بیان کرد: متاسفانه نشت گاز منواکسید کربن در یک منزل مسکونی، جان ۲ برادر را گرفت و این حادثه در روستای گالشکلای بخش دابودشت آمل رخ داد.
اشکپور با هشدار نسبت به استفاده از زغال و گاز پیکنیک در داخل چادرهای مسافرتی و همچنین در فضای بسته برای ایجاد گرمایش، خاطرنشان کرد: این اقدام خطرناک موجب مسمومیت شدید و حتی مرگ میشود.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟