به گزارش تفکر، فرماندار بابل در جلسه بررسی تنظیم بازار شهرستان بابل گفت: عقبماندگی در توزیع آرد ناشی از عدم اجرای تعهدات در زمان مقرر است وقتی کارخانهها در تامین آرد عقب میمانند دستگاههای نظارتی باید گزارش دهند چون این امر موجب نارضایتی مردم میشود.
وی گفت: تعطیلی برخی از نانواییهای شهرستان تحت هیچ شرایطی پذیرفتنی نخواهد بود چون نان یک کالای اساسی و امنیتی است و نبود آن برای مردم غیرقابل تحمل است و نباید با سهلانگاری در نظارت، خودمان عامل نارضایتی مردم شویم.
نماینده عالی دولت در بابل ادامه داد: گزارشهای مردمی ارائه شده نشان از تعطیلی چهار روزه برخی از نانواییهای شهرستان بهخاطر توزیع نادرست آرد است که این امر تحت هیچ شرایطی پذیرفتنی نیست.
میرتبار با اشاره به این مطلب که این موضوع باید بهطور جدی بررسی و برطرف شود، اظهار کرد: تحت هیچ شرایطی اجازه نخواهیم داد در برخی از مناطق شهروندان بیش از این با مشکل تهیه نان مواجه باشند.
فرماندار بابل بر کیفیت مطلوب پخت نان در این شهرستان تاکید کرد و ادامه داد: اگر آرد کیفیت لازم را ندارد باید بازگردانده شود و روند توزیع آرد، تحویل بهموقع و نظارت بر پخت نان، باید بهدقت و بهصورت مداوم انجام شود.
وی تصریح کرد: توزیع بهموقع و با کیفیت آرد، تحویل نان مطلوب به مردم و جلوگیری از ناترازیها از مطالبات جدی است و هر کارخانهای که به وظیفه خود عمل نکند با آن برخورد قانونی انجام شود.
گفتنی است شهرستان ۶۰۰ هزار نفری بابل دارای شش بخش و هفت شهر است که در مجموع ۷۸۷ نانوایی دارد.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟