مدیرکل انتقال خون استان مازندران ضمن خبر از کاهش ذخایر تمامی گروههای خونی در استان:
بیماران منتظرِ خون هستند !
«عبداله محمدی فیروزجایی» با اشاره به کاهش همه گروههای خونی در استان مازندران گفت: با توجه به نیاز روزانه مازندران به 600 واحد خون، استمرار حضور هماستانیها بهویژه جوانان و بانوان در پایگاههای اهدای خون ضروری است تا زندگی را به بیماران نیازمند به خون بازگردانیم.
به گزارش تفکر، مدیرکل انتقال خون استان مازندران با اشاره به افزایش میزان درخواستهای مراکز درمانی برای خون و فرآوردههای خونی و نیاز مبرم بیماران به همه گروههای خونی، از هماستانیهای واجد شرایط دعوت کرد تا با همراه داشتن کارت شناسایی ملی به نزدیکترین مرکز اهدای خون شهرستان محل سکونت خود مراجعه کنند و مثل همیشه در تامین نیازهای خونی بیماران، انتقال خون مازندران را همراهی کنند.
محمدی فیروزجایی با بیان اینکه خون یک ماده حیاتی و ارزشمند است که هیچ جایگزین مصنوعی ندارد و انسان تنها منبع تامین این مایع حیاتبخش است، از عموم مردم در گروه سنی 18 سال تمام تا 65 سال که از سلامت عمومی برخوردار هستند و شرایط اهدای خون دارند دعوت کرد تا به پایگاههای انتقال خون مراجعه کنند و با اهدای یک واحد خون جان سه نفر را نجات دهند.
وی با توجه به تعطیلی روز چهارشنبه 19 شهریور ماه گفت: همکاران ما در تمامی پایگاههای اهدای خون استان از جمله پایگاههای بهشهر، ساری، قائمشهر، بابل، آمل، چالوس، رامسر و تنکابن در روز تعطیل چهارشنبه مصادف با ولادت حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق(ع) فعال و آماده پذیرش داوطلبان اهدای خون هستند.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟