کد خبر : 6049
زمان انتشار : 1404/06/04 |
مازندران و نام‌های نامیرا
یادداشت «سعید شعبانی» در پیوند با درگذشت پهلوانان نامدار «امامعلی حبیبی» و «رضا سوخته‌سرایی»؛

مازندران و نام‌های نامیرا

رضا سوخته‌سرایی با همان صدای مهربان و فروتن، گفت: «سعید جان! همه ورزشکاران شاید جهانی و آسیایی نشوند، اما همه می‌توانند پهلوان باشند. خیلی دوست داشتم کنار شما باشم. لطفاً سلام مرا به عسکری محمدیان و مجید ترکان برسان و به همه بروبچه‌های نوجوان از طرف من بگو ورزش مدال دارد، مدال شهرت می‌آورد اما پهلوانی یعنی فروتنی، تواضع و از خودگذشتگی!»

به گزارش تفکر، خاک مازندران خاک عجیبی است از این منظر که گاه خوشه گندم و برنج به مردمانش می‌دهد و گاه قهرمانانی که در جهان می‌درخشند و مدال طلا کسب می‌کنند و تا سال‌ها حس غرور و افتخار ملی را در شهرها و روستاهای میهن، تازه می‌دارند. پهلوانانی از جنس مردم که نام‌شان تا همیشه زنده می‌ماند هرچند وجود نازنین‌شان مانند هر انسان دیگری، تسلیم مرگ می‌شود.

امروز که یاد می‌کنیم از امامعلی حبیبی، ببر مازندران، دل‌مان پر از غرور و احساسی عمیق می‌شود. او کشاورز ساده‌ای بود از روستای درزی‌کلای بابل که با پشتکار و ایمان، از مکتب‌خانه و کارگری نساجی به سکوی المپیک رسید و پرچم ایران را در ۱۹۵۶ ملبورن برافراشت.
 
حبیبی روزی با تب ۴۰ درجه به میدان رفت و نخستین مدال طلای المپیک کشورمان را کسب کرد. سه مدال طلای جهانی و افتخارات آسیایی او را به نمادی بی‌مانند در کشتی ایران و جهان بدل کرد.
 
لقب «ببر مازندران» تنها به‌خاطر بازو و پنجه قوی او نبود که به‌خاطر منش  پهلوانی‌اش بود؛ از خاکی برآمد که رنج کشاورزی در آن ریخته شد، در مکتب‌خانه ادب و ایستادگی و غیرت و صداقت را در کارخانه نساجی تمرین کرد. حبیبی تنها قهرمان نبود؛ نمادی از غرور ملی، پهلوانی و انسانیت بود.
 
و یاد رضا سوخته‌سرایی نیز در دل‌هایمان زنده است؛ مردی که بیماری جسم، توان خاموش کردن غیرت و صداقت روحش را نداشت. وقتی برای مسابقات کشتی لوچو به مازندران دعوت شد، از تخت بیمارستان تماس گرفت و گفت: «به‌علت بیماری کلیوی نمی‌توانم حضور یابم، پوزش می‌خواهم.»
 
پس از پایان مسابقات، شخصاً با او تماس گرفتم تا به او بگویم چه اندازه جوانان و نوجوانان کشتی‌گیر دوست داشتند وی را از نزدیک ببینند و همچنین گزارش برگزاری مسابقات را بدهم. رضا سوخته‌سرایی با همان صدای مهربان و فروتن، گفت: «سعید جان! همه ورزشکاران شاید جهانی و آسیایی نشوند، اما همه می‌توانند پهلوان باشند. خیلی دوست داشتم کنار شما باشم. لطفاً سلام مرا به عسکری محمدیان و مجید ترکان برسان و به همه بروبچه‌های نوجوان از طرف رضا سوخته‌سرایی بگو ورزش مدال دارد، مدال شهرت می‌آورد اما پهلوانی یعنی فروتنی، تواضع و از خودگذشتگی.»
 
این است پهلوانی؛ جایی که مدال رنگ می‌بازد و فروتنی و از خودگذشتگی شکوفا می‌شود. این نام‌ها، این چهره‌ها، تنها قهرمانان دیروز نیستند؛ چراغ‌هایی هستند برای امروز و فردا. مازندران، با کشتی لوچویش، با پهلوانانش، با صداقت و فروتنی فرزندانش، همیشه از بزرگانی چون حبیبی و سوخته‌سرایی درس غیرت و صداقت به یاد خواهد داشت که پهلوانی یعنی فروتنی، یعنی از خود گذشتن، یعنی انسان ماندن.
 
نام امامعلی حبیبی، نام رضا سوخته‌سرایی و همه‌ی پهلوانان مازندران و ایران، جاویدان و گرامی باد.
 
«سعید شعبانی»؛ فوتبالیست، رییس اسبق هیأت ورزشی بیماران خاص و پیوند اعضا و دبیر اسبق هیأت بازی‌های بومی‌ـ‌محلی مرکز استان مازندران.

لینک کپی شد
ارسال نظرات
یادداشت