تحلیل «تفکر» بر گوش ناشنوای شرکت توزیع برق بر گلایههای شهروندان از خاموشیهای بیحسابوکتاب و زیانهای مالی و روانی ناشی از قطعیهای مکرر برق؛
شما یک مشترک پرمصرف هستید!
این روزها که بخش اعظمی از خانوارها، با اقسام مشکلات مالی و معیشتی دست به گریبان هستند و هر ماه سفره آنان کوچکتر میشود؛ تحمیل رقم سنگینی بهعنوان تعرفه برق، ظلم مضاعف و ارسال پیامک به سرپرستان خانوارها با برچسب "مشترک پرمصرف" بازی با روان جامعه است.
به گزارش تفکر، امروز یکی از دوستان رسانهای میگفت موتور یخچال منزل ایشان بر اثر نوسان ولتاژ ناشی از قطعیهای مکرر برق، از کار افتاد و برای استفاده از بیمه وسایل برقی به اداره برق مراجعه کرد. کارمند مربوطه در کمال آرامش به تعداد قابلتوجهی پروندهی موجود بر روی یکی از میزها اشاره کرد و گفت: این پروندهها مربوط به خسارت شهروندان بابت سوختن لوازم خانگی چون یخچال و تلویزیون در سال گذشته است که به دلیل فقدان اعتبار پرداخت نشده است !
این اتفاق در شرایطی برای شهروندان رخ میدهد که قیمت لوازم خانگی چون یخچال و تلویزیون سر به فلک کشیده است و بسیاری از خانوادهها توان مالی خرید یا حتی تعمیر یخچال یا تلویزیون را ندارند.
علت این فشار مضاعف بر مردم هم تصمیم دولت بر حل ناترازی برق با اعمال قطعیهای مدام که به چهر ساعت در روز رسیده است و بدتر از همه اقدام به افزایش قیمت تعرفه برق و ارسال پیامک اتهام پرمصرفبودن به شهروندان است؛ در حالیکه مردم کوچهو بازار میگویند: برق ما را کشورهای همسایه مصرف میکنند و ...
این روزها که بخش اعظمی از خانوارها، با اقسام مشکلات مالی و معیشتی دست به گریبان هستند و هر ماه سفره آنان کوچکتر میشود؛ تحمیل رقم سنگینی بهعنوان تعرفه برق، ظلم مضاعف و ارسال پیامک به سرپرستان خانوارها با برچسب "مشترک پرمصرف" بازی با روان جامعه است.
دولتی که سالهاست توسعه، اولویتش نبوده، امروز به وضعیتی رسید که نمیتواند حداقلهای زندگی آرام را نیز برای مردم خود تامین کند و با اقدامات عجیب و غریب، ناخواسته دست به تخریب اموال عمومی شهروندان زده است و خسارت آنان را نیز پرداخت نمیکند.
این قطعیهای بیسابقه چه اندازه بر تولید و صنعت کشور آسیب وارد میکند موضوعی دیگر است که باید درخصوص آن فصلی مُفَصّل باز کرد و کتابی مُجَزّا نوشت.
این روزها که گویا صدای مردم را کسی نمیشنود این وظیفه نمایندگان است که از طرف موکلان خود مطالبهگری کنند و صدای بیصدایان باشند.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟