طی 24 ساعت گذشته صورت گرفت:
کشف و ضبط 26 دستگاه استخراج ارز دیجیتال در «بابل» و «چمستان»
«سرهنگ داداشتبار» گفت: ماموران پلیس امنیت اقتصادی شهرستان بابل، بیست دستگاه استخراج رمز ارز -ماینر- را کشف و ضبط کردند و همزمان مدیرعامل شرکت توزیع برق غرب مازندران نیز از کشف شش دستگاه ماینر غیرمجاز از یک منزل مسکونی در شهر چمستان خبر داد.
به گزارش تفکر، وی گفت: در این راستا ماموران با هماهنگی قضایی در محلهای مورد نظر حاضر شدند و پس از بازرسیهای انجامشده مشخص شد این دستگاهها فاقد هرگونه مدارک قانونی و اسناد معتبر گمرکی هستند.
فرمانده انتظامی شهرستان بابل با بیان اینکه ارزش دستگاههای قاچاق کشف شده بنا به اظهارنظر کارشناسان مربوطه ۱۶میلیارد ریال برآورد شده است، گفت: در این راستا سه فرد متخلف شناسایی و پس از تشکیل پرونده برای انجام اقدامات قانونی به مرجع قضائی تحویل داده شدند.
سرهنگ داداشتبار تصریح کرد: برخورد با قاچاق کالا و مخلان نظام اقتصادی به خصوص در شرایط کنونی که کشور با کمبود انرژی مواجه است از اولویتهای کاری این فرماندهی است و از شهروندان میخواهیم در صورت اطلاع از هرگونه فعالیت غیرمجاز در زمینه قاچاق کالا و استخراج غیرقانونی ارز دیجیتال در اسرع وقت مراتب را از طریق شماره تماس۱۱۰به پلیس اطلاع دهند.
مدیر امور توزیع برق چمستان پس از کشف ۶ دستگاه استخراج رمزارز گفت: با تلاش شبانهروزی همکاران این امور و مشارکت نیروی انتظامی، در چند ماه اخیر در این منطقه مجموعاً ۴۶ دستگاه کشف شده است و عزم و جدیت مجموعه همکاران این امور برای مقابله با مراکز غیرقانونی استخراج رمزارز ادامه دارد.
عذاب وجدان در حمام
دوش آب گرم بعد از یک روز کاری که عبور از خیابان، هیاهو و شلوغیهایش کلی رنگ و روی آدم را(پس از تخریب خاموشِ ریهها) سیاه میکند، چه اتفاق خوشایندیست. تصور کنید که این دلخوشی محبوب را ناگهان یا حتی یواشیواش از دست بدهیم! چه حسی به ما دست میدهد ؟
تشنهلب در هوای آلوده میمیریم
برای اینکه مخاطب این نوشتار متوجه عمق گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم باشد لازم است یادآور شویم تا همین چند سال قبل، جنگلهای منطقه الیت در مرزنآباد چالوس در آبانماه زیر نیم متر برف مدفون بود اما طی هفتههای اخیر که اسیر حریق شد، نه تنها برف و بارانی در منطقه نباریده بود بلکه برگهای خشک گیاهان مانند یک انبار باروت عمل کرد و در خدمت گسترش آتش درآمد.
«ایلیوشین» در وقت اضافه
قبول کنیم ما میزبان شایستهای برای میراث جهانی یونسکو نبودیم؛ ما مدیریت بحران را فقط در جلسهها بلدیم؛ در عمل هیچی بلد نیستیم؛ ما پدافند غیر عامل _این سازمان بلندآوازه دولتی_ را برای چه داریم وقتی اینهمه در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی آسیبپذیریم و اقدامها نیز در وقت اضافه و بدون هزینههای نابودکننده، منتج به نتیجه نمیشود؟