کد خبر : 6266
زمان انتشار : 1404/08/05 |
فقرِ دوراندیشیِ سیاسی
یادداشت رسیده به «تفکر» درخصوص چرایی سرنوشت جامعه، چگونگی و چرایی مسیر طی‌شده در چند دهه گذشته و آینده احتمالی آن؛

فقرِ دوراندیشیِ سیاسی

«خصیصه دوراندیشی» حکمرانان را وامی دارد اهدافی را برگزینند که ارزش دنبال کردن دارد و با ارزیابی دقیق «پیشینی» سبب پرهیز از تحمل ریسک و هزینه‌های غیرضروری می‌‎شود. «دوراندیشیِ سیاسی» ارزیابی امکان‌ها و پیامدهای اقدام در وضعیت نااطمینانی و توانایی اتخاذ تصمیماتی است که به‌جای این‌که در کوتاه‌مدت اثربخش باشد، در درازمدت سودمند است.

به گزارش تفکر، درنگی آسیب‌شناسانه درباره چرایی سرنوشت جامعه، چگونگی و چرایی مسیر طی‌شده در چند دهه گذشته و آینده احتمالی آن، دغدغه‌ای بنیادین است. پرسش مهم این است که فرآیند حکمرانی و کنش کارگزاران ایران از کدام ویژگی بی‌بهره یا کم‌بهره بوده، که ثمره اقدامات آنان، زیست‌بوم ایرانی را چنین بحران‌زده نموده است؟ 

بدون آن‌که نقش بازیگران و محیط خارجی نادیده گرفته شود، تمرکز بر متغیرهای داخلی نشان می‌دهد که فقر «دوراندیشی» که از نشانه‌های آن ناتوانی در کنترل نفس، چیرگی رفتارهای احساسی، هیجان‌زدگی، شورورزی و شورمندی، شتاب‌زدگی، مردم‌انگیزی(پوپولیسم)، عدم آینده‌نگری، رؤیاگرایی، خردپرهیزی، آوازه‌جویی، ناآگاهی از رموز و پیچیدگی‌های حکمرانی، سیطره باورهای ایدئولوژیک، ترس سیستماتیک، خاص‌گرایی، هراس از تغییر و نوآوری و خوگیری به سنت‎ها و عادت‌واره‌های ناپسند است، سبب شد در گذر زمان نتایجی ناگوار و دامنه‌دار را گریبان‌گیر جامعه ایرانی کند. 

دوراندیشی سازه‌ای چندوجهی است که هم‌زمان به ویژگی‌های شخصیتی کارگزاران و شناسه‌های محیطی در فرآیند حکمرانی توجه می‌کند و تعاملات و رفتارهای سیاسی را زمینه‌مند می‌داند که موجب می‌شود کارگزاران، انتخاب‌های خود در باره «اهداف و وسایل» را در محیطی بگیرند که بسیار پویا، سیال و شناور، ناآشکار و مبهم، تردیدآمیز و مشحون از نااطمینانی است. در چنین وضعیتی نیاز است تصمیماتی هدفمند با نگاه به آینده و بر پایه دانش تجربه شده، منطق عملی، و فرآیند ارزیابی اخلاقی اتخاذ شود. 

«خصیصه دوراندیشی» حکمرانان را وامی دارد اهدافی را برگزینند که ارزش دنبال کردن دارد و با ارزیابی دقیق «پیشینی» سبب پرهیز از تحمل ریسک و هزینه‌های غیرضروری می‌‎شود. دوراندیشی ارزیابی امکان‌ها و پیامدهای اقدام در وضعیت نااطمینانی و توانایی اتخاذ تصمیماتی است که به‌جای این‌که در کوتاه‌مدت اثربخش باشد، در درازمدت سودمند است.

دوراندیشان سیاسی در فرآیند عمل، پیش از این‌که تصمیمی بگیرند که چرا؟ چه هنگامی؟ در قبال چه کسانی؟ و چگونه رفتار سیاسی انجام دهند؟ موشکافانه برآوردهای زیر را به عمل می‌آورند:

1-فراستمندانه به جست‌و‌جوی داده‌ها و اطلاعات لازم می‌روند.

2-میزان قدرت لازم برای نیل به اهداف را به‎طور علمی و نظام‎مند محاسبه می‌کنند و تدارک می‌بینند و منابع و هزینه‌های مادی و غیرمادی اقدامات خود را برآورد می‌کنند.

3-پیش از هر کنشی، پیامدهای راهبردی و تاکتیکی، مثبت و منفی و آنی و آتی اقدامات را برای خود و دیگران و نیز زمان پایایی آن پیامدها را می‌سنجند.

4-راه‌های بدیل برای دستیابی به اهداف معین‌شده را شناسایی می‌کنند.

5-خویشتن‌داری اخلاقی و کنترل نفس بالایی از خود بروز می‌دهند و از احساساتی همچون غرور، ترس، لجاجت، کینه‌توزی، خودشیفتگی، یکه‎‌تازی و تعصبات شخصی می‌پرهیزند تا ارزیابی و اقدامی خردمندانه داشته باشند. 

6-از موقعیت و شرایط تاریخی، اجتماعی، سیاسی و توجه همزمان به نیروها، بازیگران، موانع و فرصت‌ها در آن موقعیت خاص درکی ژرف به‌دست می آورند. 

7-ضمن یادگیری همیشگی از تجربه‌های گذشته، با فراخ‌نظری و آینده‌نگری، محدودیت‌ها و مشکلات احتمالی را پیش‌بینی و زمان مناسب- نه تعجیل و یا تأخیر- برای تصمیم و اقدام را تشخیص می‌دهند. 

8-با دوری از ماجراجویی و رؤیاپردازی‎های غیرعملی، بین اهداف و وسایل، تناسب معقول برقرار می‌کنند زیرا نیک می‌دانند که در میدان پیچیده سیاست‌ورزی تنها غرش و پرخاش، قهر و کین‌توزی و یا برخورداری صرف از نیت خوب و انسانی، برای پی‌جویی و دستیابی به اهداف کافی نیست بلکه کارگزاران سیاسی باید علاوه بر خواست و نیت، از صلاحیت، قابلیت، تعهد و مهارت سیاسی لازم برای کاربست بهنگام منابع نیز بهره‌مند باشند تا نتایج سیاسی و سیاستی از ضریب تضمین بالاتری برخوردار شود. 

به گواهی مطالعات نظری و شواهد تجربی فراوان، کارگزارانی که بی‌اعتنا به عقل دوراندیشانه و بدون لحاظ شناسه‌ها و اقتضائات محیطی، فقط وفق خواست و اراده سیاسی خود عمل می‌کنند و بر پایه تمنای دل خویش سخن می‌گویند و گام برمی‌دارند، در درازمدت انبان سرمایه سیاسی- اجتماعی خود را تهی می‌سازند که معادل کاهش پشتیبانی مردمی خواهد بود.

شوربختانه صاحبان قدرت سیاسی و برخورداران از امکانات رسانه‌ای رسمی که غیردوراندیشانه سخن می‌گویند و بی‌اعتنا به پیامدهای کنش گفتاری خود با سوارشدن بر اسب سرکش خشم، کینه، نفرت، یا شیدایی و دلبستگی جولان می‌دهند، کم شمار نیستند. اینان ظرفیت شناختی کافی برای تمییز بین کنش‌گری عقلانی در میدان سیاست که صیانت از منافع همگانی است و حوزه خصوصی که میدان برآوردن تمنیات دل افراد است، ندارند.

اگر دوراندیشی سیاسی پایه‌های حکمرانی ما را استوار می‌ساخت و سیاست از کف خیابان‌ها و تریبون‌های عمومی و تبلیغی به اندیشکده‌های حرفه‌ای و نهادهای تخصصی پر می‌کشید و تخصص‌باوری جایگزین توده‌گرایی می‌شد،  حسابگری و خردورزی بر بلوف‌زنی و رجزخوانی سیاسی نامعتبر و بی‌پشتوانه چیرگی می‌یافت و اگر شناسه‌هایی چون دانایی و تخصص حرفه‌ای، مهارت، ظرفیت و صلاحیت در به‌کارگیری کارگزاران سیاسی در اولویت قرار می‌گرفت، مردم انگیزان، فریب‌کاران، کم‌مایگان و سوداپیشگان سیاسی به وادی انزوا رانده می‌شدند و سپهر حکمرانی ایران چنین غبارآلود و تیره‌گون نمی‌نمود و اتخاذ تصمیمات و ارتکاب اقدامات پرهزینه از جیب ملت امری آسان جلوه نمی‌کرد.

 

**  دکتر علی کریمی مله، دانش‌پژوه علوم سیاسی و معاون اسبق سیاسی استاندار مازندران

#علی_کریمی_مله
لینک کپی شد
ارسال نظرات
یادداشت