tafakkor.ir

کد خبر : 88
تاریخ خبر : 1403/09/12
هفت آئینه عرش در آغوش زمین
یادداشت تفکر
هفت آئینه عرش در آغوش زمین
ای ستارگان بی‌غروب! کدامین گلستان شما را پرورید که این‌چنین عطر حضورتان، جان‌های پژمرده را زنده می‌کند؟

به گزارش تفکر،

این روزها، آسمان مازندران در اندوه بانوی بی‌نشان، حضرت زهرا (س)، بغض کرده و اشک‌هایش را نثار زمین می‌کند. در این غم سترگ، هفت مسافر بی‌نام از قافله عشق، هفت پرستوی بی‌قرار از آشیانه جاودانگی، به این خاک مقدس پا نهاده‌اند.

گویی هفت آینه از عرش آمده‌اند تا دل‌های خسته‌مان را جلا دهند. چه شکوهی دارد آمدن شما، ای گمنامان آسمانی! زمین لرزان است و کوه‌ها به احترامتان سر خم کرده‌اند.

شما که نامتان بر زبان فرشتگان جاری است و نشان‌تان در دل‌های شکسته ما حک شده است. ای ستارگان بی‌غروب! کدامین گلستان شما را پرورید که این‌چنین عطر حضورتان، جان‌های پژمرده را زنده می‌کند؟

مازندران این روزها بوی بهشت گرفته است. هر نسیم، روایت‌گر غربت شماست و هر درخت، قامت خم کرده تا خاکی که بر آن آرام می‌گیرید را بوسه زند. هفت شهر، محمل عروج شماست؛ هفت شهر، هفت مرثیه در سوگ گمنام‌ترین عاشقان خدا. ای شهیدان بی‌نشان! دل‌هایمان، ضریح غربت شما شده است.

اشک‌هایمان وضوی غم گرفته‌اند و هر نگاه، دریای حسرتی است که از عمق جان می‌جوشد. شما که رفتید و نامی باقی نگذاشتید، چگونه این خاک را بی‌وجودتان تاب آوریم؟ زمین، زیر پیکرهای مطهر شما آرام گرفته و آسمان، به حضورتان غبطه می‌خورد.

سوگند به اشک‌های یتیمانه حضرت زهرا (س)، ما هرگز عهدمان را با شما نمی‌شکنیم. این خاک، تا ابد بوی عطر حضور شما را خواهد داد. ای ستارگان بی‌افول! برای ما دعا کنید تا در طوفان‌های دنیا، راهتان را گم نکنیم.